-جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای مبارزه و انقلاب چه اهداف و آرمانهایی را دنبال می کرد؟
اصلیترین شعار مردم در طول دوران مبارزه، شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود یعنی از تولد دوم انقلاب در نوزده دی سال 56 تا 22 بهمن سال 57 در کمتر تظاهراتی بود که این شعار سه کلمهای تکرار نشود.
این سه کلمه هم خلاصه آرمانهای ملت در عرصه مبارزات بود. اینک باید ارزیابی کنیم که در طول این 34 سال این هدف و این سه آرمان تحقق پیدا کرده یا نه.
-به نظر شما چقدر جمهوری اسلامی در 34 سال گذشته در دستیابی به این اهداف موفق بوده است؟
سخن این است استقلالی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران اسلامی به آن رسید تحقیقا در تاریخ ایران بیسابقه است. حاکمان ایران در طول حاکمیتشان بر ایران متاسفانه آنچنان ضعیف برخورد کردند که هر ابرقدرت و غیرابرقدرتی در کشورمان طمع میکرد البته برخی را نیز همان ابرقدرتها سر کار آورده بودند. این از بدیهات تاریخ است که رضاخان را انگلیسیها سر کار آوردند و محمدرضا پهلوی را هم همانها به حکومت رساندند و از کودتای 28 مرداد 32 تحویل آمریکاییها دادند.
ایران در طول حداقل 57 سال حکومت سیاه پهلوی، یک روز هم روی استقلال را به خود ندید اما به یاری خداوند امروز بعد از 34 سال از انقلاب سربلندیم که بگوییم ایران کشور مستقل حقیقی در دنیاست و هیچ ابرقدرتی توانایی دخالت در امور کشورمان را ندارد در حالی که در گذشته بیگانگان در این کشور همه کاره بودند.
اصلیترین شعار مردم در طول دوران مبارزه، شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود یعنی از تولد دوم انقلاب در نوزده دی سال 56 تا 22 بهمن سال 57 در کمتر تظاهراتی بود که این شعار سه کلمهای تکرار نشود
-به نظر شما آرمان آزادی در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب چقدر عملیاتی شده است؟
اما در مورد آرمان آزادی باید ببینیم که معنای آزادی چیست، تفسیر آزادی به ولنگاری ظلم به واژه آزادی است. این آزادی یعنی آزادی ولنگاری و ابتذال در حکومت سیاه پهلوی به همان شکلی که امروز در غرب است وجود داشت ولی مردم در حقیقت با این آزادی و تفسیر از آزادی در ستیز قرار گرفتند زیرا آن ابتذل و هرزگی را نمیپسندند. آزادی به معنای واقعی این است که انسان در عرصه فکر و اندیشه و بیان و کار، شغل و مسکن و مواضع سیاسی آزاد باشد و هیچ کس او را اجبار نکند. ما با کمال افتخار میکنیم این آزادی به نحو بسیار ستودنیاش در ایران اسلامی است. البته همه نظامها با براندازان برخورد میکنند و در مقابل براندازان دست روی دست نمیگذارند. بدیهی است که آنها که در این موضع قرار گرفتند بلافاصله جرمشان راسیاسی تلقی بکنند و بگویند زندان سیاسی در حالی که این نیست، واقعیت آن است که نظام اسلامی تفسیر درست آزادی را به نمایش گذاشته و البته این نظام حاصل تلاشهای فراوان، خونهای شهیدان و رنجهای فراوان است. نظام اسلامی باید در برابر آنان که با اساس این نظام در ستیزند به جهت پاسداشت حق و انتظار این مردم مقابله کنند و این نامش تقابل با آزادی نیست بنابراین دومین آرمان انقلاب هم به صراحت تحقق یافته است.
-جمهوریت و اسلامیت از دیگر آرمان ها و اهداف انقلابیون پیش از پیروزی به شمارمی رفته، آیا نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر توانسته خواسته انقلابیون را در این مسیر دنبال کند؟
سومین آرمان، آرمان جمهوری اسلامی بود. جمهوری اسلامی به معنی مردمسالاری دینی یعنی عرضه کردن مدل جدید حاکمیت در دنیا. پیش از آن دو مدل مطرح بود؛ یکی مدل لیبرال دموکراسی غرب و دیگری مدل سوسیال دموکراسی شرق. نظام اسلامی در برابر اینها مدل دموکراسی دینی را مطرح کرد. البته دموکراسی یک واژه غربی است و جمهوری اسلامی واژه مردمسالاری دینی را مطرح کرد. مردمسالاری یعنی همان جمهوریت و دینی بودن آن یعنی اسلامیت. جمهوری اسلامی و ترکیب جمهوریت با اسلام یک ترکیب اتحادی است. نه میشود جمهوریت را از اسلام جدا کرد و نه اسلام را از جمهوریت. مثل ریختن شکر در چای که شکر هضم در چای است و نمیشود این دو را جدای از هم دید. جمهوریت و اسلامیت در نظام ما هم اینچنین است. نمیشود جمهوریت یعنی حکومت مردم را منهای اسلامیت و اسلامیت را منهای جمهوریت دید. بحمدالله این آرمان هم محقق شده و نماد آن حضور بیش از 30 باره مردم پای صندوقهای رای است. سالیان طولانی مردم که صاحبخانه اصلی کشورند هیچ کاره بودند و بیگانگان همه کاره، اما اینک این مردم هستند که تعیینکننده سرنوشت خویش در چارچوب اسلام هستند بنابراین این آرمان هم تحقق یافته است.
سومین آرمان، آرمان جمهوری اسلامی بود. جمهوری اسلامی به معنی مردمسالاری دینی یعنی عرضه کردن مدل جدید حاکمیت در دنیا. پیش از آن دو مدل مطرح بود؛ یکی مدل لیبرال دموکراسی غرب و دیگری مدل سوسیال دموکراسی شرق. نظام اسلامی در برابر اینها مدل دموکراسی دینی را مطرح کرد. البته دموکراسی یک واژه غربی است و جمهوری اسلامی واژه مردمسالاری دینی را مطرح کرد. مردمسالاری یعنی همان جمهوریت و دینی بودن آن یعنی اسلامیت
-چه آسیب ها و تهدیداتی در سالهای گذشته نظام را تهدید کرده است؟
نکتهای که در این میان باید متذکر شد این است که نمیشود انتظار تشکیل نظام اینچنینی را داشت اما دشمنیها و کارشکنیها را ندید. ما مشکلاتی داریم که برخی معلول کارشکنیها و توطئههای بیرونی است و برخی چه بسا در اثر سوء تدبیرها و برنامهریزیهای نادرست بروز پیدا کرده است. البته انصاف این است که باید بگوییم بسیاری از اینها از روی غرض نیست و چه بسا ناشی از تحلیلهای نادرستی است که به عملکرد و تدبیر نادرست میانجامد و در واقع قصد خیرخواهانه پشت سر آن است اما چه بسا در واقع نادرست صورت میگیرد.