پیغمبر اکرم (ص) میفرمایند: از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانهای بزرگ، وسیلهای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.
پیغمبر اکرم (ص)
«مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ وَالمَسکَنُ الواسِعُ وَالمَرکَبُ البَهیُّ وَالوَلَدُ الصّالِحح» (بحارالأنوار، ج76، ص155) از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانهای بزرگ، وسیلهای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.
امام علی (ع)
«أحسِنِ الصُّحبَةَ لَها فَیَصفُوَ عَیشُک» (من لایحضره الفقیه، ج4، ص392) با همسرت خوش رفتار باش تا زندگیات با صفا گردد.
امام محمد باقر (ع)
«إِنّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّه اَشَّدُّکُم اِکراما لِحَلائِلِهِم» (تهذیب الاحکام، ج8، ص141) گرامیترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد.
پیغمبر اکرم (ص)
«إنَّ الرَّجُلَ إذا نَظَرَ إلَی امرَأَتِهِ وَنَظَرَت إلَیهِ نَظَرَ اللّه تَعالی إلَیهِما نَظَرَ الرَّحَمَةِ» (نهج الفصاحه، ح 621) وقتی مردی به همسر خود نگاه کند و همسرش به او نگاه کند، خداوند به دیده رحمت به آنان نگاه میکند.
حضرت زهرا (س)
«خِیارُکم اَلیَنُکم مَناکِبَةً وَ اَکرَمُهم لِنِسائِهِم» (کنزالعمال، ج7، ص225) بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشندهاند.
امام صادق (ع)
«خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ ناقِصَ العَیْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانیَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِی الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنیسُ الْمُوافِقُ (قال الراوی:) قُلْتُ: و مَا الاْنیسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَلیطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِیَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ» (خصال، ص 284)
پنج چیز است که هر کس یکی از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگیاش کمبود دارد و کم خرد و دلنگران است: اول، تندرستی، دوم امنیت، سوم روزی فراوان، چهارم همراهِ همرأی. راوی پرسید: همراهِ همرأی کیست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشین خوب، و پنجم که در برگیرنده همه اینهاست، رفاه و آسایش است.
امام سجاد (ع)
«وَاَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جعلها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّهِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ ترحمها» (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 621) حق زن این است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتی از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجبتر است، اما این حق اوست که با او مهربان باشی.
پیغمبر اکرم (ص)
«خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَیْرُکُم لِنِسائی» (من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 443) بهترین شما کسی است که برای زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما برای زن خود هستم.
پیامبراکرم (ص)
«مَا اصطَحَبَ اثنَانِ إلّا کَانَ أعظَمُهُما أجراً وَ أحَبُّهُما إلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أرفَقَهُما بِصَاحِبِه»(کافی/ج2/ص120) هیچ دو نفری با هم مصاحبت و زندگی نکردند مگر این که یک نفر از آن دو نفر پیش خدا محبوبتر است، و آن محبوبتر کیست؟ آن که با همنشینش رفیقتر و نرم خوتر باشد و بیشتر مراعات و مدارا کند.
امام صادق (ع)
«خَمسٌ مَن لَم یَکُن فِیهِ لَم یَتَهنأ العِیش الصّحة وَ الأَمن وَ الغِنی وَ القِناعَة وَ الأَنِیس المُوافِق» (بحارالنوار، ج1، ص83) کسی که پنج چیز در او نباشد زندگی برایش گوارا نیست؛ سلامت، امنیت، بی نیازی، قناعت و همسر موافق.
امام علی (ع)
«مَنْ ساءَ خُلْقُهُ مَلَّهُ اَهْلُهُ» (تحف العقول، ص214) هر کس بد اخلاق باشد، خانوادهاش از او دلتنگ و خسته میشوند.
امام معصوم (ع)
«المومن یاکل بشهوة أهله» (کافی، ج4، ص12) مومن مطابق اشتها ومیل همسرش غذا میخورد.
پیغمبر اکرم (ص)
«إذا أَرَدتُ أَن أَجمع لِلمُسلِمِ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرةِ جَعلتُ لَهُ...وَ زُوجة مُ?منة تَسرُهُ إذا نَظرَ إِلیها» (کافی، ج5، ص327) اگر بخواهم خیر دنیا و آخرت را به بنده مسلمانی عطا کنم، همسر شایسته و صالحی به او میدهم که وقتی در چهره او مینگرد، سرور و بهجت بر قلب او وارد شود.
پیغمبر اکرم (ص)
سه گروه از زنان، عذاب قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت زهرا (س) محشور میشوند، زنی که با فقر و تنگدستی همسر خود بسازد، زنی که با بداخلاقی همسر، صبر خود را از دست ندهد و زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد (که بدین وسیله باری را از دوش او برداشته). (مواعظ العدیده، ص 75)
قرآن کریم
«وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا» (النساء، آیه19)
با همسران خود به طور شایسته (در گفتار و کردار) معاشرت نمایید و اگر از آنان به دلایلی بدتان آمد، (شتاب نکنید و زود تصمیم به جدایی نگیرید) زیرا چه بسا از چیزی بدتان بیاید، اما خداوند خیر و منافع فراوانی را در آن قرار داده باشد.
حرز به معناى پناهگاه و جاى محکم و استوار و دعائى که بر کاغذ نویسند و براى دفع چشم زخم یا دفع بلا همراه خود نگهدارند آمده، و تعویذ هم معانى شبیه حرز دارد و به معناى پناه دادن نیز آمده و مقصود دعاهائى است که با خواندن یا نوشتن و همراه کردن آنها انسان از دردها و یا جانوران موذى و درندگان و ترس و دیگر چیزها در امان ماند.
تمامی موجودات گرفتار فقر ذاتی هستند به این معنا که نیازمند موجود دیگری هستند که آنها را خلق کرده و وجودشان را حفظ کند و این خداوند متعال است که هم خالق و هم حافظ تمامی موجودات است.
حافظ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کیست
ابوحمزه از علی بن حسین (علیه السلام) سوال کرد : روزی که یوسف را برادرانش در چاه افکندند چند ساله بود؟ حضرت در جواب فرمود: نه ساله. از کودک نه ساله ای که در چنین وضع سخت و شرایط ناراحت کننده دچار شده جز اضطراب و جزع انتظار دیگری نیست. ولی نیروی ایمان در این کودک اثر عجیب و حیرت زائی گذارده است.
موقعی که حضرت یوسف را از چاه خارج کردند و به غلامی معامله نمودند یکی از حضار به وضع کودک رقت کرد و از روی رأفت و مهربانی گفت: نسبت به این طفل غریب نیکی کنید. حضرت یوسف که این جمله را شنید با اطمینان خاطر و آرامش روان گفت: آن کس که با خداست گرفتار تنهایی و غربت نیست.
حلیمه سعدیه، دایه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید: وقتی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ) سه ساله شد روزی به من گفت : مادر روزها برادرانم به کجا می روند؟ جواب دادم : گوسفندان را به صحرا می برند. گفت: برای چه مرا با خود به همراه نمی برند؟ گفتم : مایلی بروی؟ جواب داد: بلی. صبح فردا پیغمبر را شست و شو کردم و به موهایش روغن زدم، به چشمانش سرمه کشیدم و یه مهره یمانی که در نخ کشیده بود برای محافظت او به گردنش آویختم. حضرت مهره را از گردن کند و گفت: مادر، خدای من که همواره با من است نگهدار و حافظ من است.
ابن منذر گوید: خدمت حضرت صادق علیه السلام از وحشت (ترس و اندوه از تنهائى) یاد آور شدم فرمود: آیا شما را آگاه نکنم به چیزى که هر گاه آن را بگوئید نه در شب و نه در روز از تنهائى نترسید؟ (و آل اینست): «بسم اللَّه و باللَّه و توکلت على اللَّه و انه مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً، اللهم اجعلنى فی کنفک و فی جوارک و اجعلنى فی أمامک و فی منعک»
حافظ خداست
ابو حمزه گوید: شنیدم از امام باقر علیه السّلام که فرمود: هر م?منى حافظى (نگهبانى) دارد و سائبى (عطا و بهرهاى) دارد، عرض کردم: اى ابا جعفر حافظ و سائب چیست؟ فرمود: حافظ از جانب خداى تبارک و تعالى است که او را از ولایت (یعنى از بین رفتن آن) حفظ کند، و م?من را در هر کجا باشد بوسیله آن نگاه دارد، و اما سائب (بهره و) مژده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است که خداى تبارک و تعالى بوسیله آن م?من را در هر حال و هر جا که باشد مژده دهد. (الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى / ج1)
نقش حرز و دعا چیست؟
در میان ادعیه ها، دعاهایی با نام حرز وجود دارد که هر یک منسوب به یکی از اولیاء ما می باشد مانند حرز امام سجاد (علیه السلام) و یا حرز حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و حرز امام حسن (علیه السلام) و ... باید گفت: حرز به معناى پناهگاه و جاى محکم و استوار و دعایى که بر کاغذ نویسند و براى دفع چشم زخم یا دفع بلا همراه خود نگهدارند آمده، و تعویذ هم معانى شبیه حرز دارد و به معناى پناه دادن نیز آمده و مقصود دعاهائى است که با خواندن یا نوشتن و همراه کردن آنها انسان از دردها و یا جانوران موذى و درندگان و ترس و دیگر چیزها در امان ماند.
ابن منذر گوید: خدمت حضرت صادق علیه السلام از وحشت (ترس و اندوه از تنهائى) یاد آور شدم فرمود: آیا شما را آگاه نکنم به چیزى که هر گاه آن را بگوئید نه در شب و نه در روز از تنهائى نترسید؟ (و آل اینست): «بسم اللَّه و باللَّه و توکلت على اللَّه و انه مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً، اللهم اجعلنى فی کنفک و فی جوارک واجعلنى فی أمامک و فی منعک»پس فرمود: بما رسیده که مردى سى سال این دعا را میخواند و یک شب آن را ترک کرد و همان شب او را عقرب گزید. (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى/ ج4 357 ) باید توجه داشت آنچه در این ادعیه و به عبارت دیگر در تمامی دعاها مقصود نظر است توجه به خداوند متعال و یاری جستن از اوست . عبارات و کلمات به تنهایی قادر به کمترین اثری نیستند بلکه آدمی به واسطه این کلمات و اسماء خداوندی از پروردگار خویش یاری می جوید نه از موجودات و اشیائی که خود محتاج نگهداری و حفاظت هستند.
ابو حمزه گوید: شنیدم از امام باقر علیه السّلام که فرمود: هر م?منى حافظى (نگهبانى) دارد و سائبى (عطا و بهرهاى) دارد، عرض کردم: اى ابا جعفر حافظ و سائب چیست؟ فرمود: حافظ از جانب خداى تبارک و تعالى است که او را از ولایت (یعنى از بین رفتن آن) حفظ کند، و م?من را در هر کجا باشد بوسیله آن نگاه دارد، و اما سائب (بهره و) مژده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است که خداى تبارک و تعالى به وسیله آن م?من را در هر حال و هر جا که باشد مژده دهد.
حافظ را با نام بزرگ بخوان
نقل است که در زمان پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلم تاجرى با تکیه بر توکل به تنهایى سفر مىکرد و هیچ گاه قافلهها را از مدینه به شام همراهى نمىنمود. تا اینکه در یکى از سفرها در راه گرفتار دزد شد و بر او بانگ زد، و تاجر به وحشت افتاد و گفت: همه اموالم مال تو، ولى مرا اذیّت نکن؟ دزد گفت: تو را هم باید بکشم؟ تاجر بسیار التماس کرد و مقبول دزد واقع نگردید. تا اینکه از دزد خواست اجازه چهار رکعت نماز به او بدهد، لذا وضو گرفت و نماز خواند و دستها را به سوى آسمان بالا برد و عرض کرد:
یا ودود یا ودود یا ذا العرش المجید یا مبدئ یا معید یا ذا البطش الشدید یا فعالا بما ترید أسألک بنور وجهک الذى ملاء ارکان عرشک و أسألک بقدرتک التى قدرت بها على جمیع خلقک و برحمتک التى وسعت کل شیء لا اله الا انت یا مغیث اغثنى یا مغیث صل على محمد و آل محمد و اغثنى، و چون دعایش به اینجا رسید، شخصى سوار بر اسب پیدا شد و لباسى سبز رنگ در تن داشت و نیزهاى در دست، و نیزه را بىدرنگ در سینه دزد فرو کرد و او را به قتل رساند.
سپس به تاجر گفت: من فرشتهاى هستم در آسمان سوم چون دعا کردى جبرئیل دستور داد من به داد تو برسم، و بدان که هر بنده گرفتارى چون تو این دعا را بخواند، خداوند گرفتارى او را برطرف مىفرماید: تاجر با سلامتى به مدینه بازگشت و قصّه را براى پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلم تعریف کرد، حضرت فرمود: چون خدا را به نامهاى بزرگ خواندهاى دعایت مستجاب شده است. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى/ ج1، 406 ) چه پناهگاهی بهتر از آغوش خداوندی که تواناترین و مهربانترین است و از همه بیشتر آدمی را شناخته و به نیازهای او آگاه است .
اى نور رخت چراغ هر درویشى وى داغ غمت مرهم هر دل ریشى جز روى تو نیست قبله هر کیشى بخشاى به حال بىکسى، بىخویشى
همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره)؛ جمعی از فرماندهان و مسئولان نیروی هوایی ارتش با فرمانده معظم کل قوا دیدار کردند
بخش های مهم سخنان مقام معظم رهبری:
مسئولین، مصالح کشور را حفظ کنند و این بداخلاقیهایی که دیده میشود را کنار بگذارند/ در آینده درباره این بداخلاقیها با مردم صحبت خواهم کرد.
رهبرانقلاب با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاکره از سوی آمریکاییها:سیاست خاورمیانه ای آمریکا دچار شکست شده و آمریکاییها احتیاج دارند برگ برنده ای رو کنند/ برگ برنده آنها کشاندن ایران پای میز مذاکره است.
من دیپلمات نیستم،من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه میگویم/شما (آمریکاییها) اسلحه را مقابل ایران میگیرید و میخواهید مذاکره کنید،ملت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد.
عده ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاکره آمریکا خوشحال میشوند؛مذاکره مشکلی را حل نمیکند/امروز اگر کسانی بخواهند سلطه آمریکا را مجددا درکشور برقرار کنند،ملت گریبان آنها را خواهد گرفت.
من دیپلمات نیستم، من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه می گویم؛ امروز اگر کسانی بخواهند سلطه آمریکا را مجددا در کشور برقرار کنند، ملت گریبان آنها را خواهد گرفت.
-جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای مبارزه و انقلاب چه اهداف و آرمانهایی را دنبال می کرد؟
اصلیترین شعار مردم در طول دوران مبارزه، شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود یعنی از تولد دوم انقلاب در نوزده دی سال 56 تا 22 بهمن سال 57 در کمتر تظاهراتی بود که این شعار سه کلمهای تکرار نشود.
این سه کلمه هم خلاصه آرمانهای ملت در عرصه مبارزات بود. اینک باید ارزیابی کنیم که در طول این 34 سال این هدف و این سه آرمان تحقق پیدا کرده یا نه.
-به نظر شما چقدر جمهوری اسلامی در 34 سال گذشته در دستیابی به این اهداف موفق بوده است؟
سخن این است استقلالی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران اسلامی به آن رسید تحقیقا در تاریخ ایران بیسابقه است. حاکمان ایران در طول حاکمیتشان بر ایران متاسفانه آنچنان ضعیف برخورد کردند که هر ابرقدرت و غیرابرقدرتی در کشورمان طمع میکرد البته برخی را نیز همان ابرقدرتها سر کار آورده بودند. این از بدیهات تاریخ است که رضاخان را انگلیسیها سر کار آوردند و محمدرضا پهلوی را هم همانها به حکومت رساندند و از کودتای 28 مرداد 32 تحویل آمریکاییها دادند.
ایران در طول حداقل 57 سال حکومت سیاه پهلوی، یک روز هم روی استقلال را به خود ندید اما به یاری خداوند امروز بعد از 34 سال از انقلاب سربلندیم که بگوییم ایران کشور مستقل حقیقی در دنیاست و هیچ ابرقدرتی توانایی دخالت در امور کشورمان را ندارد در حالی که در گذشته بیگانگان در این کشور همه کاره بودند.
اصلیترین شعار مردم در طول دوران مبارزه، شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود یعنی از تولد دوم انقلاب در نوزده دی سال 56 تا 22 بهمن سال 57 در کمتر تظاهراتی بود که این شعار سه کلمهای تکرار نشود
-به نظر شما آرمان آزادی در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب چقدر عملیاتی شده است؟
اما در مورد آرمان آزادی باید ببینیم که معنای آزادی چیست، تفسیر آزادی به ولنگاری ظلم به واژه آزادی است. این آزادی یعنی آزادی ولنگاری و ابتذال در حکومت سیاه پهلوی به همان شکلی که امروز در غرب است وجود داشت ولی مردم در حقیقت با این آزادی و تفسیر از آزادی در ستیز قرار گرفتند زیرا آن ابتذل و هرزگی را نمیپسندند. آزادی به معنای واقعی این است که انسان در عرصه فکر و اندیشه و بیان و کار، شغل و مسکن و مواضع سیاسی آزاد باشد و هیچ کس او را اجبار نکند. ما با کمال افتخار میکنیم این آزادی به نحو بسیار ستودنیاش در ایران اسلامی است. البته همه نظامها با براندازان برخورد میکنند و در مقابل براندازان دست روی دست نمیگذارند. بدیهی است که آنها که در این موضع قرار گرفتند بلافاصله جرمشان راسیاسی تلقی بکنند و بگویند زندان سیاسی در حالی که این نیست، واقعیت آن است که نظام اسلامی تفسیر درست آزادی را به نمایش گذاشته و البته این نظام حاصل تلاشهای فراوان، خونهای شهیدان و رنجهای فراوان است. نظام اسلامی باید در برابر آنان که با اساس این نظام در ستیزند به جهت پاسداشت حق و انتظار این مردم مقابله کنند و این نامش تقابل با آزادی نیست بنابراین دومین آرمان انقلاب هم به صراحت تحقق یافته است.
-جمهوریت و اسلامیت از دیگر آرمان ها و اهداف انقلابیون پیش از پیروزی به شمارمی رفته، آیا نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر توانسته خواسته انقلابیون را در این مسیر دنبال کند؟
سومین آرمان، آرمان جمهوری اسلامی بود. جمهوری اسلامی به معنی مردمسالاری دینی یعنی عرضه کردن مدل جدید حاکمیت در دنیا. پیش از آن دو مدل مطرح بود؛ یکی مدل لیبرال دموکراسی غرب و دیگری مدل سوسیال دموکراسی شرق. نظام اسلامی در برابر اینها مدل دموکراسی دینی را مطرح کرد. البته دموکراسی یک واژه غربی است و جمهوری اسلامی واژه مردمسالاری دینی را مطرح کرد. مردمسالاری یعنی همان جمهوریت و دینی بودن آن یعنی اسلامیت. جمهوری اسلامی و ترکیب جمهوریت با اسلام یک ترکیب اتحادی است. نه میشود جمهوریت را از اسلام جدا کرد و نه اسلام را از جمهوریت. مثل ریختن شکر در چای که شکر هضم در چای است و نمیشود این دو را جدای از هم دید. جمهوریت و اسلامیت در نظام ما هم اینچنین است. نمیشود جمهوریت یعنی حکومت مردم را منهای اسلامیت و اسلامیت را منهای جمهوریت دید. بحمدالله این آرمان هم محقق شده و نماد آن حضور بیش از 30 باره مردم پای صندوقهای رای است. سالیان طولانی مردم که صاحبخانه اصلی کشورند هیچ کاره بودند و بیگانگان همه کاره، اما اینک این مردم هستند که تعیینکننده سرنوشت خویش در چارچوب اسلام هستند بنابراین این آرمان هم تحقق یافته است.
سومین آرمان، آرمان جمهوری اسلامی بود. جمهوری اسلامی به معنی مردمسالاری دینی یعنی عرضه کردن مدل جدید حاکمیت در دنیا. پیش از آن دو مدل مطرح بود؛ یکی مدل لیبرال دموکراسی غرب و دیگری مدل سوسیال دموکراسی شرق. نظام اسلامی در برابر اینها مدل دموکراسی دینی را مطرح کرد. البته دموکراسی یک واژه غربی است و جمهوری اسلامی واژه مردمسالاری دینی را مطرح کرد. مردمسالاری یعنی همان جمهوریت و دینی بودن آن یعنی اسلامیت
-چه آسیب ها و تهدیداتی در سالهای گذشته نظام را تهدید کرده است؟
نکتهای که در این میان باید متذکر شد این است که نمیشود انتظار تشکیل نظام اینچنینی را داشت اما دشمنیها و کارشکنیها را ندید. ما مشکلاتی داریم که برخی معلول کارشکنیها و توطئههای بیرونی است و برخی چه بسا در اثر سوء تدبیرها و برنامهریزیهای نادرست بروز پیدا کرده است. البته انصاف این است که باید بگوییم بسیاری از اینها از روی غرض نیست و چه بسا ناشی از تحلیلهای نادرستی است که به عملکرد و تدبیر نادرست میانجامد و در واقع قصد خیرخواهانه پشت سر آن است اما چه بسا در واقع نادرست صورت میگیرد.
ایام دهه فجر همواره فرصت مناسبی برای تشریح اهداف و آرمان های اولیه انقلاب اسلامی بوده است؛ فرصتی که می توان از آن برای سنجش میزان دستیابی به این اهداف بهره گرفت.
حسین شیخ الاسلام، مشاور بین الملل رییس مجلس و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در همین رابطه معتقد است که حضور مردم و مقبولیت نظریه ولایت فقیه نزد انان از رموز پیروزی انقلاب بوده است و تا این عوامل وجود داشته باشد انقلاب هم باقی است.
به نظر شما جمهوری اسلامی ایران بعد از گذشت 34 سال از سالگرد پیروزی آن چقدر به اهداف خود دست یافته است؟
زمانی که جمهوری اسلامی پیروز شد این اتفاق برخلاف نظرات استکبار و خواست شاهنشاهیهای منطقه بود لذا همه برای نابودی آن کمر همت بسته بودند و پیروزی انقلاب هم علیرغم خواست آنها اتفاق افتاد. بعد از آن هم آنها با توطئهها، کودتاها، اختلافهای قومی و مذهبی مساله کردستان، خلق مسلمان و درگیریهای شرق کشور میخواستند نظام را ساقط کنند اما ملت پای جمهوری اسلامی ایستادند. یکی از مهمترین این توطئهها هم جنگ تحمیلی بود. وقتی صدام قرارداد 1975 را در پارلمان عراق پاره کرد، گفت پاسخ را در تهران میدهم و این اتفاق هم ممکن بود و او از نظر موازنه قدرت باید به تهران میرسید. در آن زمان ارتش و سپاه در حال شکلگیری بودند و خائنی مثل بنیصدر حاکمیت میکرد، منافقین در حال ترور بودند، گروگانهای آمریکایی در ایران حضور داشتند و کشور تحت تحریم بود اما آنها موفق نشدند و ملت پشت سر امام و انقلاب ایستادند و خون و جانشان را دادند اما انقلاب اسلامی را حفظ کردند.
با تمامی توطئهها حتی جنگ تحمیلی هم نتوانست خدشهای به نظام جمهوری اسلامی وارد کند البته این به این معنا نیست که ما هزینهای برای تثبیت نظام ندادیم، اما این هزینهها در قبال حفظ نظام، هزینه بالایی نبود.
یکی از مهمترین این توطئهها هم جنگ تحمیلی بود. وقتی صدام قرارداد 1975 را در پارلمان عراق پاره کرد، گفت پاسخ را در تهران میدهم و این اتفاق هم ممکن بود و او از نظر موازنه قدرت باید به تهران میرسید. در آن زمان ارتش و سپاه در حال شکلگیری بودند و خائنی مثل بنیصدر حاکمیت میکرد، منافقین در حال ترور بودند، گروگانهای آمریکایی در ایران حضور داشتند و کشور تحت تحریم بود اما آنها موفق نشدند و ملت پشت سر امام و انقلاب ایستادند و خون و جانشان را دادند اما انقلاب اسلامی را حفظ کردند
تئوری طراحی شده توسط امام(ره) چطورتوانست در بین اذهان عمومی جا باز کند؟
امام در آن دوران نظریهای را در دنیای وانفسای مادیگرایی که شیطان در آن حرف اول را میزد ارائه کرد و آن نظریه این بود که حکومت از آن خدا، ائمه و رسول خداست و در غیاب امام زمان (عج)، بر عهده ولی فقیه عادل خواهد بود. این نظریه در تقابل با استکبار قرار گرفت و کسانی که میخواستند فساد و شاهنشاهی وجود داشته باشد در مقابل خداییگری قرار گرفتند و نظریه ولایت فقیه امام (ره) پاسخ خوبی به سردرگمی آن زمان بود. این سردرگمی به این دلیل بود که کلا معنویت به ویژه در غرب سرکوب شده بود البته غربیها میفهمند که معنویتی وجود دارد اما نمیدانستند چطور باید آن را با دنیا و مادیات تطابق دهند.
جمهوری اسلامی و نظریهی ولایت فقیه در عمل و حرف، ماده و معنا، دنیا و آخرت، دین و سیاست را یکپارچه کرده بود و به این سوال پاسخ داده بود.
این نظریه چقدر توانسته دراجرا موفق باشد؟
در حال حاضر نیز پس از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب این نظریه علیرغم همه فشارها و توطئهها موفق بوده است. در این سالها همه چیز شفاف شد و نبردی با پایگاه قوی استکبار در منطقه یعنی اسرائیل که بزرگترین ظلم مجسم تاریخ ماست، شکل گرفت. در این قضیه ما پیش رفتیم و امروز اسرائیل و صهیونیستها به مراتب ضعیفتر از گذشته شدهاند حتی لابی صهیونیستی در اروپا و آمریکا هم تضعیف شده است. به صراحت میتوان گفت که پیروزی فلسطین در جنگ هشت روزه و 22 روزه از نتایج انقلاب اسلامی بوده است و روحیه مقاومت حزبالله، حماس و جهاد از انقلاب ما برآمده است.
انقلاب چقدر به اهداف خود در زمینه اقتصادی و سیاسی دست یافته است؟
پیش از انقلاب اسلامی از جنبه اقتصادی و سیاسی میتوان گفت که شاه نفت را در راهبرد آمریکا استخراج میکرد، نه راهبرد ملت ایران در واقع نفت ایران بر اساس نیازهای استکباری آمریکا استخراج میشد و ما از شش میلیون بشکه نفت استخراج شده، پنج و نیم میلیون بشکه نفت را برای اهداف آنها صادر میکردیم. مهمترین دستاورد ما در انقلاب، استقلال بود. قبل از انقلاب هم ارتش ایران کشته میداد، خون میداد و پول ایران برای اهداف آمریکایی خرج آن میشد. این ارتش امنیت خروج نفت را در خلیجفارس و تنگه هرمز برای منافع آمریکاییها تامین میکرد و در واقع آمریکاییها بودند که پیچ نفت را در دست داشتند. پیش از انقلاب امکانات مادی و معنوی ما برای اهداف آمریکا هزینه میشد. در جنگ آمریکا علیه صدام هم شاهد کشته و مجروح شدن هزاران نفر از ارتش آمریکا بودیم اما در نتیجه اهداف ایران محقق شد، صدام ساقط شد و اکثریت در عراق حکومت کرد که این نتیجه استقلال و اراده سیاسی جمهوری اسلامی است.
-به نظر شما مهمترین رموز پیروزی انقلاب چه بوده است؟
به نظر من حضور مردم و مقبولیت نظریه ولایت فقیه نزد مردم از رموز پیروزی انقلاب بوده است یعنی علاوه بر حضور ملت در صحنه، ایدئولوژی و مکتب اسلام، نظریه ولایت فقیه و تلقی دقیقتر از اسلام ناب محمدی و همچنین کیفیت رهبری موجب پیروزی انقلاب شد و تا این عوامل وجود داشته باشد انقلاب هم باقی است یعنی اگر مردم در صحنه و پشتیبان انقلاب و رهبری باشند، به این ایدئولوژی اعتقاد داشته باشند و رهبری مشخصی داشته باشند که اکنون حضرت آیتالله خامنهای آن را بر عهده دارند، بقای انقلاب هم تضمین خواهد شد.
-جمهوری اسلامی در سالهای گذشته چقدر در صدور گفتمان انقلاب موثر بوده است؟
بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و عربی منطقه برگرفته از انقلاب اسلامی و ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی بود. بسیاری از این کشورها هم انقلاب خود را از نمازهای جمعه و با شعار "الله اکبر" آغاز کردند. اگرچه برخی از آنها رهبری درست و برخی ایدئولوژی درستی ندارند اما به هر حال استبدادی را ساقط میکنند و ضداستکباری و ضداسرائیلی هستند که این همان نظریه امام است که مردم با پشتوانه تئوری اسلامی در مقابل تئوریهای بیگانه در صحنه حضور پیدا کنند.